Wednesday, October 28, 2009

چند روز پیش در حالی که از پنجره اتوبوس مشغول خواندن نوشته های در و دیوار و مغازه ها بودم، چشمم به اولین تابلوی با معنی و مصداقی افتاد که در تمام عمرم در شهرهای مختلف ممالک محروسه دیده ام و از قضا محض رضای خدا یک کلمه اش هم فارسی نبود. روی نرده های بالکن ساختمان فرسوده ای یک تابلوی زرد دود گرفته به چشم می خورد که با قرمز روی آن نوشته بودند: سالن ماری
توالت عروس

2 comments:

ن said...

توی آلت عروس؟

زیتون said...

خواننده باید خودش عاقل باشه نا برادر :P